تجریش ییلاق طغرل سلجوقی بود | باغ فردوس شمیران به دستور چه کسی ساخته شد؟
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۱۵۳۶
همشهری آنلاین - پارسا مهر: بعدتر برای آسانتر کردن رفت و آمد به کاخ سعدآباد، دستور داد خیابان ولیعصر(عج) (جاده پهلوی) را ساختند و وسایل نقلیه را ارتقا دادند و «میدان سرپل» (میدان تجریش) تفرجگاه تهرانیها شد. در این شماره از تاریخ تجریش سراغ گرفتیم. در کتاب تاریخ شمیران آمده است: هنگامی که محمدرضا شاه به کاخ سعدآباد نقل مکان کرد، همراه او قشر مرفهی وارد این منطقه شد؛ این بار نه به قصد تفریح، بلکه به قصد سکونت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
پل کوچک و باغهادر کتاب تهران قدیم نوشته اند: کوچه باغها معدودند و به جای هر کوچه باغی یک برج یا آپارتمان از زمین سر برآورده است. غیربومیها بیشتر از قبل آنجا تردد دارند؛ به بهانه فعالیتهای تجاری و نقل و انتقال و غیره. حالا تجریش آن تجریش سابق نیست، اما هنوز دوستداشتنی و پر خاطره است. قبلاً پل کوچک دیگری هم بود که باغهای مقصودبیک را به شرق دهکده تجریش، و جنوب امامزاده صالح(ع) را به محل تکیه بالا پیوند میداد. ساختوسازها «پل تجریش» را به «میدان پل» تبدیل کرد. از همان روزها میدان پل پاتوقی شد برای مردمی که شبهای تابستان و عصرهای جمعه آنجا جمع میشدند.
وسوسه خریدن و ساختندکتر محمدرضا معتمدی تاریخشناس میگوید: رفت و آمدهای مکرر و اجاره کردن پی درپی خانه باغها بعضی را وسوسه کرد به خریدن و ساخت منزلها و باغهایی در این منطقه. صاحب خانه شدن مردم خوشنشین تهرانی همان و استقرار دائمیشان در این محله همان. هرچه بیشتر گذشت با افزایش ساختوساز فاصله تهران و تجریش کمتر شد. بافت محله از قالب یک روستا دورتر، و به شاخصههای یک شهر نزدیکتر شد. شمیران بعدتر تبدیل به شهرستان شد و در سال ۱۳۵۵ شمسی بخشی از تهران به حساب آمد. در همین سال، هنگام سرشماری معلوم شد غیر از بومیها اقوام و طایفههای مختلف کشور در این منطقه ساکن هستند: نایینیها، اصفهانیها، خراسانیها، شیرازیها، یزدیها، طالقانیها و لرستانیها.
سکونتگاهی برای قشر مرفهدکتر معتمدی از تغییر بافت جمعیتی تجریش و در سطح گستردهتر شمیران میگوید: از دهه ۴۰ به بعد، محله از حالت ییلاقی به سکونتگاهی برای قشر مرفه تبدیل شد. با ورود مالکان جدید بافت فرهنگی و اقتصادی محله تغییر کرد. حالا در هر کوچه و خیابان، بودند تازه واردهایی که انگشتنمای بومیهای محل شده بودند. هجوم تازه واردها گسترش مرزهای قبلی منطقه را در پی داشت. از شمال با رودخانه گلابدره و ارتفاعات توچال و مجموعه کاخ سعدآباد پیوند خورد و از جنوب به محلههای باغ فردوس و الهیه متصل شد. امروز از شرق به محلههای دزاشیب و امامزاده قاسم(ع) خیابان دکتر شریعتی و از غرب به محله باغ فردوس و زعفرانیه پیوسته است.
مهاجرت و شلوغیمعتمدی درباره افزایش مهاجرت به تجریش میافزاید: «کم نبودند جماعتی که از شهر و دیار خود دست شستند و کولهبار سفر بستند و راهی تهران شدند؛ بعضی موقت و برای پیدا کردن شغل، بعضی هم برای اینکه بمانند و زندگی کنند. تجریش هم از آن محلههایی بود که مهاجران را در خود پذیرفت. اما مشکلی وجود داشت؛ اهالی جدید محله از لحاظ اقتصادی آن همه توانمند نبودند که مسکنی مناسب برای خود فراهم کنند. این شد که کیفیت ساخت خانهها را در نظر نگرفتند و بیتوجه به الگوهای معماری و اصول و ضوابط معماری و شهرسازی ساختوساز کردند. جمعیت که زیاد شد، مراکزی برای تأمین نیازهای غذایی، بهداشتی، تفریحی، حملونقل و غیره ایجاد شد.
نخستین آسیب سکونت افراد غیربومی این بود که بافت روستایی محله از بین رفت؛ هرچند حضور اقلیتی از ساکنان قدیمی باعث شده فرهنگ پیشین، از جمله آشنایی کامل همسایگان با یکدیگر، میان اهالی حفظ شود و مسجدها و تکیهها همچنان محلی برای تعاملات اجتماعی باشند.
تجریش از نگاه اهالی پیادهروی در کوچهباغها«مهـــرزاد آرزمنـــدی» ۳۲ ســــاله اسـت و درباره محله تجریش میگــــوید: «بازارچــــه تجریش به دلیل تنوع و کیفیت میوهها و محصولات درجه یک معروف است. من تجریش را برای آب و هوایش انتخاب کردم. صبحها پیاده در کوچهپسکوچههایش قدم میزنم و از آب و هوای مطبوعش لذت میبرم. »
محله خوشآب و هوا«مرتصی لک» ۷۲ ساله یکی دیگر از اهالی است که میگوید: حدود ۶۰ سال پیش پدرم چون دنبال یک جای خوش آب و هوا در تهران میگشت ما را به اینجا آورد. من هم الان بعد از این همه سال که در تجریش زندگی کردهام، از اقوام لر هستم ولی خودم را از بچههای قدیم تهران میدانم. امامزاده صالح(ع) صفای خودش را دارد و کوههایش پاتوق ورزشکاران است. خیابانهایش هم فقط یک ویژگی مهم دارند: شلوغی.
بوی نان مرضیه خانم«رضا رویگری» سال ۱۳۲۵ در تجریش به دنیا آمد. او میگوید: جردننشین هستم و تجریشزاده. هفت پشتم در تجریش زندگی کردهاند و من خودم هم در همانجا به دنیا آمدهام. در باغی بزرگ که الان دیگر خبری از آن نیست. حتی تا ۲۰ سال پیش هم ساکن تجریش بودم. ساکن آن کوچه باغهای فراموش نشدنیاش، عاشق تجریش هستم ولی نه تجریش الان. تجریش آن موقعهایی که هنوز نوجوان بودم و در آن محلههای قدیمیاش زندگی میکردم.
الان دیگر از آن محل چیز چندانی باقی نمانده. یادم میآید کوچه باغهای باریکی را که وقتی بهار میآمد، گلهای اقاقیا از روی دیوارها به سمت کوچه آویزان میشد و منظره خیالانگیزی را رقم میزد. بوی گل، همه جا پخش بود. یادم میآید بوی نان مرضیه خانم که ساکن یکی از همین باغها بود، همیشه خدا در کوچه میپیچید و دل همه را غنج میداد.
در محل دو تا حمام عمومی بود که به حمام دوقلو معروف بود. به این دلیل که حمام مردانه و زنانه در کنار هم قرار داشت. یک سرگوگل داشتیم که به زبان محلی خاصی نامگذاری شده بود. جایی بود که گاوها را میبستند. البته این برای زمانی است که من هنوز به دنیا نیامده بودم. بعد از آن تبدیل شده بود به کبابی معروفی که از چهار طرف دید داشت. دقیقاً وسط میدان بود. یعنی وقتی به آنجا میرفتیم، هرچهار طرف محله را میدیدیم. برایمان خیلی جالب بود. از سر همانجا محل به دو قسمت تقسیم میشد که ما در محل بالایی بودیم. در محل ۲ تکیه بود که هنوز هم هستند.
همه این زیباییها و اصالتها از بین رفتهاند و دیگر خبری از آن صمیمیت نیست. دیگر از آن کوچه باغهای سرسبز خبری نیست. همهاش خراب شده. تجریش الان با تجریش آن موقعها زمین تا آسمان تفاوت دارد. با اینکه ۸ سالی میشود که از تجریش رفتهام، ولی دوست دارم در همان محلههای قدیمی تجریش زندگی کنم.
هنوز به یاد بازیهایی میافتم که با بچهها چند گروه میشدیم و بازی میکردیم. الکدولک، باقی به چند من، شیر دیدم، و تو ارهاره که مثل بیسبال آمریکاییهاست. یاد همه آن زیباییها بهخیر!
از مفاخر محلهسید جمالالدین دینپرور، مؤسس بنیاد نهجالبلاغه، سال ۱۳۱۷ شمسی در محله امامزاده یحیی(ع) به دنیا آمد. خانوادهاش روحانیزاده بودند و آشنا به مسائل دین. مادر علاوه بر تربیت جمالالدین، در خانه به او الفبای عربی و فرانسه را هم آموخت. کلاس اول تا سوم دبستان را در همان محله و در مدرسه باقریه ادامه داد، و بعد، تحصیلات طلبگی را آغاز کرد.
پس از یک سال، همراه خانواده به تهران بازگشت و در ۱۵ سالگی در تهران لباس روحانیت پوشید. ۳ سال بعد دوباره راهی قم شد و تحصیلات حوزوی را ادامه داد. از همان ابتدا که با همسر و فرزندانش به تهران بازگشت، یعنی سال ۱۳۵۰، فکر تأسیس بنیاد نهجالبلاغه را در سر داشت و بالاخره آن را عملی کرد. دوست داشت نهجالبلاغه از مهجوریت درآید و فرهنگ علوی گسترده شود. آیتالله دینپرور همزمان با اداره بنیاد، امامت جماعت مسجد اعظم را نیز برعهده دارد.
سیلاب تابستانیاواسط مرداد ۱۳۶۶ بود و اوج گرما. تنها اتفاقی که در میانه تابستان انتظارش نمیرفت آن بود که باران و تگرگ ببارد، تا آنجا که سیل در رودخانه گلابدره دربند جاری شود و آن همه پرتوان و خروشان به حرکت درآید که سد را ویران کند و صدها تُن گل و لای و سنگ را با خود به میدان تجریش بیاورد. بخشی از این سیلاب وارد زیرگذر در حال ساخت شد. بخش دیگرش در تکیه بازار روان شد و به راهرو بازار تجریش صدمه زد. گل ولایها به سمت بیمارستان شهدا و خیابانهای مقصودبیک و ولیعصر(عج) پیش رفتند. بر اثر این اتفاق خانههای اطراف رودخانه تخریب شدند و تعدادی از افراد جانشان را از دست دادند. آمار دقیقی از تلفات این حادثه منتشر نشده است.
محلههای تجریش قدیمتجریش قدیم به ۳ محله تقسیم میشد: محله بالا (باغ فردوس، چهارراه حسابی، زعفرانیه و الهیه)، محله پایین (ظهیرالدوله، سهراه دزاشیب، سهراه قیطریه، اسدی و فردوسی) و محله قلعهنو (محمودیه، ناودانک و جعفرآباد).
تجریش در گذر زمان ۴۱۱ری توسط طغرل سلجوقی فتح شد و پس از آن طغرل روستای تجریش را بهعنوان ییلاقش انتخاب کرد.
۱۱۷۴بقه امامزاده صالح(ع) برای بار دوم بازسازی شد.
۱۳۱۰ - ۱۳۱۳دکتر مصدق باغی را در کوچه رضاییه اجاره کرد.
۱۳۱۴دکترمهدی طرفه، باغ واقع در کوچههای رضایی را خرید.
۱۳۱۴تکیه تجریش وقف عزاداری سیدالشهدا(ع) شد.
۱۳۱۹دکتر مصدق بعد از بازگشت از آلمان در باغ کاشفالسلطنه ساکن شد.
۱۳۲۹مصدق در منزل دکتر طرفه ساکن شد. دوران اسارت خود را در همین خانه گذراند.
۱۳۲۹قبرستان قدیمی تجریش توسط شهرداری خریداری و به جای آن بیمارستان ساخته شد.
۱۳۵۱دانشگاه پیراپزشکی در این محله تأسیس شد.
۱۳۵۱ - ۱۳۵۵بقعه امامزاده صالح(ع) برای چهارمین بار بازسازی شد.
۱۳۶۱نگارخانه نور تأسیس شد.
۱۳۶۶کتابخانه صالحیه تأسیس شد.
۱۳۶۷خانههای قدیمی و در حال تخریب اطرف بازارچه خریداری شد تا در آنجا پاساژ قائم بنا شود.
۱۳۶۸گنبد اصلی و اولیه بارگاه امامزاده صالح (ع) به کلی ویران شد.
*منتشر شده در همشهری محله یک به تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۴
کد خبر 736385 برچسبها محله همشهری محله تاریخ - بافت تاریخی تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: محله همشهری محله تاریخ بافت تاریخی تهران امامزاده صالح ع کوچه باغ کوچه باغ ها باغ فردوس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۱۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیراندازی و رعب و وحشت در فرحزاد | قدرتنمایی مرد شرور در محله
به گزارش همشهری آنلاین، سرهنگ سعید راستی گفت: ماموران پایگاه یکم سازمان اطلاعات پلیس تهران طی ۳ روز گذشته خبری را در خصوص درگیری اراذل و اوباش در منطقه فرحزاد تهران دریافت کرده و با حضور در محل و انجام تحقیقات اولیه متوجه شدند که یکی از اشرار سابقهدار این محدوده با سلاح گرم اقدام به تیراندازی کرده است؛ اقدامی که سبب رعب و وحشت ساکنان این محل شده بود.
وی با بیان اینکه رسیدگی به این پرونده به صورت ویژه در دستور کار ماموران سازمان اطلاعات پلیس تهران قرار گرفت، گفت: تحقیقات کارآگاهان نشان داد که درگیری میان چند نفر اراذل و اوباش رخ داده است و در این میان متهم برای قدرتنمایی اقدام به تیراندازی کرده و از محل متواری شده است.
راستی با بیان اینکه مخفیگاه متهم از سوی ماموران مورد شناسایی قرار گرفت، اظهار کرد: با شناسایی مخفیگاه متهم، هماهنگی با مقام قضایی انجام شد و پس از هماهنگی با مقام قضائی این فرد در مخفیگاهش دستگیر و به مقر انتظامی منتقل شد.
رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران با بیان اینکه متهم تحت بازجویی قرار گرفته و در جریان آن به جرم خود اعتراف کرد، گفـت: متهم پس از تکمیل تحقیقات اولیه و به همراه پرونده متشکله برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شد.
کد خبر 847518 منبع: ایسنا برچسبها خبر مهم تیراندازی اراذل و اوباش حوادث ایران